خدمات حسابداری
ساختار تئوریک حسابداری و گزارشگری مالی – قسمت دوم

ساختار تئوریک حسابداری و گزارشگری مالی – قسمت دوم

 

در مقاله ساختار تئوریک حسابداری و گزارشگری مالی به شرح بخش اول تئوری حسابداری پرداختیم و در ادامه مفروضات محیطی ، استفاده کنندگان از صورتهای مالی و نیازهای اطلاعاتی آنان توضیحاتی ارائه گردید ، و در مورد وضعیت مالی ، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی نیز نوشتیم و حال در قسمت دوم به خصوصیات کیفی آن از دیدگاه شرکت حسابداری می پردازیم .

 

خصوصیات کیفی اطلاعات مالی

 خصوصیات کیفی اطلاعات مالی در انتخاب راهکاری از بین راهکارهای مختلف حسابداری و گزارشگری به کمکمان می‌شتابند . برای ذکر نمونه‌هایی از این راهکارها می‌توان از روش‌های مختلف استهلاک ، روش‌های مختلف ارزیابی کالا و روش ‌های مختلف افشا یاد کرد. از این خصوصیات کیفی می‌توان برای یافتن پاسخی برای این سؤال که چه نوع اطلاعات حسابداری برای تصمیم‌گیری مفید خواهند بود یاری گرفت.

به‌طورکلی خصوصیات کیفی به خصوصیاتی اطلاق می‌شود که موجب می‌گردد اطلاعات ارائه‌شده در صورت‌های مالی برای استفاده‌کنندگان در راستای وضعیت مالی ، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری مالی واحد تجاری مفید واقع شود . برخی خصوصیات کیفی به محتوای مندرج در صورت‌های مالی و برخی دیگر به چگونگی ارائه این اطلاعات مربوط می‌شود.

خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با محتوای اطلاعات ، مربوط بودن و قابل‌اتکا (اعتماد) بودن است . اطلاعات برای مفید بودن باید مربوط و قابل‌اتکا باشد . مربوط بودن ، قابلیت اتکا و اجزای آن‌ها در ادامه موردبحث قرار می‌گیرد.

 

مربوط بودن

 اطلاعاتی مربوط تلقی می‌شود که بر تصمیمات اقتصادی استفاده‌کنندگان در ارزیابی رویدادهای گذشته، حال یا آینده، تائید و یا تصحیح ارزیابی‌های گذشته آن‌ها مؤثر واقع شود . به‌بیان‌دیگر می‌توان گفت اطلاعات برای تصمیم‌گیرنده‌ای که قبلاً آن اطلاعات را در اختیار نداشته ، سبب ایجاد تفاوت می‌شود . بااین‌وجود ، مربوط بودن اطلاعات به این معنا نیست که تصمیم قبلی باید تغییر کند یا اینکه فعالیت‌هایی که قبلاً انجام‌شده اصلاح شود . چنانچه شخصی به‌جای فروش یک سرمایه‌گذاری قصد نگهداری آن را داشته باشد ، اطلاعاتی که تصمیم به نگهداری و عدم فروش سرمایه‌گذاری را تشویق می‌کند، مربوط محسوب می‌شود . به همین ترتیب اطلاعاتی که تصمیم فروش سرمایه‌گذاری و عدم نگهداری آن را تشویق می‌کند نیز مربوط تلقی می‌شود . با استفاده از دو ضابطه کیفی زیر می‌توان مربوط بودن را ارزیابی نمود:

 

  1. ارزش پیش‌بینی کنندگی و تائید کنندگی (بازخورد)

اطلاعات مربوط یا دارای ارزش پیش‌بینی کنندگی و یا حایز ارزش تأییدکنندگی است. اطلاعات می‌تواند از طریق ارتقا توانایی تصمیم‌گیرنده در پیش‌بینی نتایج رویدادهای گذشته باحال، بر تصمیم اثر داشته باشد که در این صورت اطلاعات، دارای ارزش پیش‌بینی کنندگی است. مثلاً اگر آسیب‌دیدگی ستاره تیم ملی فوتبال به‌احتمال باخت این تیم کمک کند، خبر آسیب‌دیدگی وی دارای ارزش پیش‌بینی کنندگی است. همچنین اطلاعات می‌تواند از طریق تائید یا اصلاح انتظارات قبلی تصمیم‌گیرنده ، بر یک تصميم اثرگذار باشد که در این صورت خواهیم گفت اطلاعات دارای ارزش تأییدکنندگی است. برای مثال، اگر آگاهی از این موضوع که بلیط های بازی بعدی تیم ملی (قبل از اینکه شما توانسته باشید برای خود بلیط تهیه نمایید) پیش‌فروش شده است ، باعث گردد شما برنامه خود مبنی بر رفتن به ورزشگاه برای تماشای مسابقه را تغییر دهید . اطلاعات مربوط به فروش بلیط دارای ارزش تائید کنندگی خواهد بود.

نقش‌های پیش‌بینی کنندگی و تأییدکنندگی اطلاعات باهم در ارتباط هستند . به‌طور مثال ، اطلاعات در مورد سطح و ساختار فعلی دارایی‌های واحد تجاری ، برای استفاده‌کنندگانی که سعی دارند توان واحد تجاری را در استفاده از فرصت‌ ها و واکنش به شرایط نامطلوب پیش ‌بینی کنند دارای ارزش است. همین اطلاعات دارای نقش تأییدکنندگی در مورد پیش‌بینی‌های گذشته مثلاً درباره ساختار واحد تجاری و ماحصل عملیات می ‌باشد. اطلاعات در مورد وضعیت مالی و عملکرد مالی گذشته اغلب برای پیش ‌بینی وضعیت مالی و عملکرد مالی آتی و سایر موضوعات موردعلاقه مستقیم استفاده‌کنندگان از قبیل پرداخت سود سهام و دستمزد ، تغییرات در ارزش اوراق بهادار و توانایی واحد تجاری جهت ایفای تعهدات خود در سررسید مورداستفاده قرار گیرد . برای اینکه اطلاعات دارای ارزش پیش‌بینی کنندگی باشد نیازی نیست در قالب یک پیش‌بینی صریح ارائه شود . بااین‌وجود توان پیش‌بینی بر اساس صورت‌های مالی تحت تأثیر نحوه نمایش اطلاعات در مورد معاملات و سایر رویدادهای گذشته ارتقا می‌یابد . به‌طور مثال هرگاه اقلام غیرمعمول ، غیرعادی و غیرتکراری درامد با هزینه جداگانه افشا شود ، ارزش پیش‌بینی کنندگی صورت‌های عملکرد مالی افزایش می‌یابد .

 

  1. انتخاب خاصه

برای ارائه اقلام در صورت‌های مالی باید خاصه قلم مورد ارائه انتخاب شود. صورت‌های مالی تنها می‌توانند آن خاصه‌هایی را ارائه کند که برحسب واحد پول قابل ‌بیان است. چندين خاصه پولی (از نیل بهای تمام ‌شده تاریخی، بهای جایگزینی یا خالص ارزش فروش) وجود دارد که می‌توان در صورت ‌های مالی ارائه کرد انتخاب خاصه‌ای که قرار است در صورت ‌های مالی گزارش شود باید مبتنی بر مربوط بودن آن به تصمیمات اقتصادی استفاده‌کنندگان باشد . اطلاعات در مورد سایر خاصه‌ها ازجمله خاصه‌های غیر قابل ‌بیان به پول از قبیل مقادیر و سررسیدها را می‌توان با شرح اقلام در صورت‌های مالی یا یادداشت‌های توضیحی به استفاده‌کننده انتقال داد .

 

قابل ‌اتکا (اعتماد) بودن

اطلاعاتی قابل ‌اتکاست که عاری از اشتباه و تمایلات جانب ‌دارانه با اهمیت باشد و به‌طور صادقانه معرف آن چیزی باشد که مدعی بیان آن است یا به‌گونه‌ای معقول انتظار می‌رود بیان کند . با استفاده از چهار ضابطه کیفی زیر می‌توان قابل ‌اتکا بودن را ارزیابی نمود .

 

  1. بيان صادقانه

اطلاعات باید اثر معاملات و سایر رویدادهایی را که ادعا می‌کند بیانگر آن است با به‌گونه‌ای معقول انتظار می‌رود بیانگر آن باشد به‌طور صادقانه بیان کند. بدین ترتیب مثلاً ترازنامه باید بیانگر صادقانه آثار معاملات و سایر رویدادهایی باشد که منجر به عناصری در ترازنامه شوند که معیارهای شناخت را احراز کرده باشند. 

رجحان محتوا بر شکل . اگر قرار است اطلاعات بیانگر صادقانه معاملات و سایر رویدادهایی که مدعی بیان آن‌هاست باشد، لازم است این اطلاعات بر اساس محتوا و واقعیت اقتصادی و نه صرفاً شکل قانونی آن‌ها به‌حساب گرفته شود . محتوای مواصلات و سایر رویدادها همواره با شکل قانونی آن‌ها سازگار نیست . هرچند اثرات قانونی یک معامله خود بخشی از محتوا و اثر تجاری آن است اما این اثرات بایستی در چارچوب کلیت معامله از جمله هرگونه معاملات مرتبط مورد قیر قرار گیرد .

به‌طور مثال یک واحد تجاری ممکن است مالکیت قانونی یک کالا را به شخص دیگری واگذار کند . ليکن هرگاه به شرایط معامله از یک دیدگاه کلی نگریسته شود ممکن است این مطلب آشکار شود که ترتیباتی وجود داشته است که از ادامه دسترسی واحد تجاری به منافع اقتصادی آتی کالا اطمینان حاصل شود (مثل معاملات فروش کالا با شرط خرید مجدد). در چنین شرایطی گزارش معامله به‌عنوان یک معامله فروش از لحن مقاصد گزارشگری ، بيان صادقانه معامله انجام‌شده نمی‌باشد . از مصادیق دیگر مفهوم رجحان محتوا بر شکل می‌توان به تلقی مورد اجاره به‌عنوان دارایی توسط اجاره‌کننده در اجاره‌های سرمایه‌ای ، استفاده از روش ارزش ویژه در مورد سرمایه‌گذاری در شرکت‌های وابسته ، تلفيق صورت‌های مالی شرکت اصلی با شرکت‌های فرعیش و... اشاره کرد .

 

  1. بی‌طرفی

اطلاعات مندرج در صورتهای مالی باید بیطرفانه باشند . یعنی عاری از تمایلات جانب‌ دارانه باشد . چنانچه انتخاب و با ارائه این اطلاعات به‌گونه‌ای باشد که بر تصمیم‌گیری با قضاوت در جهت نیل به نتیجه‌ای از قبل تعیین‌شده اثر گذارد ، در این حالت صورت‌های مالی بی‌طرف نمی‌باشد . بر این اساس اطلاعات مالی نباید از دستیابی به یک اهداف اقتصادی خاص ، از قبیل افزایش یا کاهش سود شرکت جانب ‌داری کند . عاری بودن ازاین‌گونه جانب‌داری‌ ها به‌عبارت‌دیگر همان بی‌طرفی یکی از خصوصیات مهم اطلاعات قابل‌اتکا تلقی می‌شود .

 

  1. احتیاط

ابهامات حاکم بر محیط اقتصادی و عدم امکان پیش‌بینی قطعی آینده ‌ایجاب می‌کند در تهیه اطلاعات اما احتياط شود. احتياط عبارت است از کاربرد درجه‌ای از مراقبت که در اعمال قضاوت برای انجام برآورد در شرایط ابهام مورد نیاز است به‌گونه‌ای که درآمدها یا دارایی‌ها بیش از واقع و هزینه‌ها با بدهی‌ها کمتر از واقع ارائه شود . أعمال احتیاط نباید منجر به ایجاد اندوخته‌های پنهانی یا ذخایر غیرضروری گردد یا دارایی‌ها و درآمدها را عمدا کمتر از واقع و بدهی‌ها و هزینه ‌ها را عمدا بیش از واقع نشان دهد زیرا این امر موجب نقض بی‌طرفی است و به قابلیت اتکای اطلاعات مالی ضربه می‌زند .

 

  1.  کامل بودن

اطلاعات مندرج در صورت‌های مالی باید با توجه به کیفیت اهمیت و ملاحظات مربوط به فزونی منافیه بر هزینه تهیه و ارائه آن، کامل باشد. حذف بخشی از اطلاعات ممکن است باعث شود اطلاعات نادرست با گمراه‌کننده شود و ازاین ‌رو قابل‌اتکا نباشد و از مربوط بودن آن کاسته شود.

خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با ارائه اطلاعات ، قابل‌مقایسه بودن و قابل‌فهم بودن است . حتی اگر اطلاعات مربوط و قابل‌اتکا باشد، مفید بودن آن در صورت قابل‌مقایسه نبودن و قابل‌فهم بودن دچار محدودیت خواهد بود خصوصیات کیفی قابل‌مقایسه بودن و قابل‌فهم بودن، به مفید بودن اطلاعات می افزاید. در ادامه به بحث پیرامون این خصوصیات کیفی و عناصر آن‌ها خواهیم پرداخت.

 

قابل ‌مقایسه بودن

استفاده‌کنندگان صورت‌های مالی باید بتوانند صورت‌های مالی واحد تجاری را طی زمان جهت تشخیص روند تغیيرات در وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری مالی واحد تجاری مقایسه نمایند . استفاده‌کنندگان همچنین باید بتوانند صورت‌های مالی واحدهای تجاری مختلف را مقایسه کنند تا وضعیت مالی ، عملکرد مالی و انعطاف‌پذیری مالی آن‌ها را نسبت به یکدیگر بسنجند . بدین ترتیب ضرورت دارد آثار معاملات و سایر رویدادهای مشابه در داخل واحد تجاری و در طول زمان برای آن واحد تجاری باثبات رویه اندازه‌گیری و ارائه شود و این واحدهای تجاری مختلف نیز هماهنگی رویه در باب اندازه‌گیری و ارائه موضوعات مشابه رعایت کنند .

قابلیت مقایسه بین واحدهای تجاری زمانی حاصل می‌شود که شرکت‌ها از رویه‌ های حسابداری مشابه برای شرایط اقتصادی مشابه استفاده کنند . بنابراین رعایت اصول عمومی پذیرفته‌شده حسابداری موجب می‌گردد قابل‌مقایسه صورت‌های مالی فراهم آید . برای دستیابی به قابل‌مقایسه بودن دو خصوصیت زیر لازم است :

 

  1. ثبات رویه

قابل‌مقایسه بودن مستلزم این امر است که اندازه‌گیری و ارائه اثرات مالی معاملات و سایر رویدادهای مشابه در هر دوره حسابداری و از یک دوره به دوره بعد باثبات رویه انجام گیرد و همچنین هماهنگی رویه توسط واحدهای تجاری مختلف حفظ شود. برای مثال، استفاده مستمر ایران‌ خودرو از روش دینو ، قابلیت مقایسه بین ادوار مالی را افزایش می‌دهد . ثبات رویه به این معنا نیست که واحد تجاری هرگز نتواند در رویه‌های حسابداری خود تفسیری تهد ، من قادر نباشد روش حسابداری موجودی کالای خود را از فایفو به میانگین تغییر دهد . شاید تغییر در شرایط اقتصادی لزوم تغییر در رویه‌های حسابداری را ایجاب نماید . واحد تجاری باید توانایی توجیه برتری رویه حسابداری جدید بر رویه قبلی را با توجه به تغییر در شرایط اقتصادی داشته باشد .

 

  1. افشائيات

یکی از پیش شرطهای قابل‌مقایسه بودن ، افشای رویه‌های حسابداری بکار رفته در تهیه صورت‌های مالی و همچنین افشای هر گونه تغییرات در آن رویه‌ها و اثرات چنین تغییراتی می‌باشد .

 

قابل‌ فهم بودن

یک خصوصیت کیفی مهم اطلاعات مندرج در صورت‌های مالی این است که به‌آسانی برای استفاده‌کنندگان قابل‌درک باشد . قابل‌فهم بودن به این معناست که اگر قرار است اطلاعات در تصمیم‌گیری ، مفید واقع شود استفاده‌کننده باید قادر به درک و فهم آن باشد . قابل‌فهم بودن یک کیفیت خاص (مربوط به استفاده‌کننده است. اطلاعات ارائه‌شده بسته به اینکه چه تصمیمی اتخاذ می‌شود و اینکه یک استفاده‌کننده نوعی به چه نحوی آن را درک می‌کند ممکن است برای یک استفاده‌کننده مفید ، ولی برای دیگری غیر مفید باشد . قابل‌فهم بودن متشکل از دو عامل زیر می‌باشد :

 

  1. ادغام و طبقه‌بندی اطلاعات

برای اینکه ارائه اطلاعات مالی قابل‌ فهم باشد لازم است اقلام به نحوی مناسب در یکدیگر ادغام و طبقه ‌بندی شود . معاملات و سایر رویدادهای متعدد و متنوعی که بر یک واحد تجاری اثر می‌گذارد . در قالب کلمات و اعداد نسبتاً محدودی در صورت‌ های مالی ارائه می‌شود . این امر مستلزم فرآیند ادغام که متضمن عمل تفسیر و ساده‌ سازی اطلاعات است می‌باشد . برای تسهیل تجزیه ‌و تحلیل ، طبقه‌بندی اقلام در صورت‌های مالی به نحوی انجام می‌شود که اقلام با ماهیت یا نقش مشابه باهم نمایش یابند و از اقلام غیر مشابه تمیز داده شوند . برای مثال ، انواع مختلف دارایی‌های ثابت مشهود در کنار یکدیگر نشان داده می‌شود .

 

  1. توان استفاده‌کننده

صورت‌های مالی برای رفع نیازهای استفاده‌کنندگان مختلفی که از درجات مختلف آگاهی از فعالیت‌های تجاری و اقتصادی و نحوه حسابداری دارند ، تهیه می‌شود . با این‌ وجود اطلاعات مالی عموماً بر اساس این فرض که استفاده‌کنندگان از آگاهی معقولی در مورد فعالیت ‌های تجاری و اقتصادی و نحوه حسابداری برخوردارند و اینکه مایل به مطالعه اطلاعات با تلاش معقولی هستند ، تهیه می‌شود . درعین‌حال، اطلاعات پیچیده‌ای که جهت رفع نیازهای تصمیم ‌گیری اقتصادی مربوط تلقی می‌شود نباید به بهانه مشکل بودن درک آن توسط برخی استفاده‌کنندگان از صورت‌های مالی حذف شود . گرچه این‌گونه اطلاعات نیز باید در حد امکان به‌گونه‌ای ساده ارائه شود . شاید برای افزایش توان استفاده‌کننده از اطلاعات مالی تلاش‌هایی نظیر آموزش‌های اضافی نیاز باشد .

 

کیفیت اهمیت

اهمیت یک کیفیت آستانه‌ای است. اهمیت به‌جای اینکه یک خصوصیت کیفی اصلی لازم برای اطلاعات باشد یک نقطه انقطاع است و باید قبل از سایر خصوصیات کیفی اطلاعات موردتوجه قرار گیرد. اگر اطلاعات با اهمیت نباشد نیازی به بررسی بیشتر آن نیست . اطلاعات هنگامی بااهمیت تلقی می‌شود که احتمال رود تأثیر مهمی بر تصمیم بازدید کننده داشته باشد . اهمیت ، دلالت بر این دارد که تنها هنگامی‌که حسابداری و گزارشگری اقلام بااهمیت در میان است ، باید دقیقا از اصول عمومی پذیرفته ‌شده حسابداری پیروی شود . در غیاب اهمیت ، برخورد انتصابی و صرفه جویانه با اقلام ضرورت پیدا می‌کند . برای مثال، هزینه کردن اقلام دارای عمر طولانی که بهای تمام‌شده بسیار ناچیز و بی‌اهمیت دارند ، نظیر یک سطل زباله فلزی با یک مدادتراش فلزی، در بسیاری موارد قابل‌قبول خواهد بود .

 

اهمیت ازآنجا که بستگی به 1.مبلغ ریالی نسبی مورد مدنظر، 2.ماهیت آن مورد و 3.تلفیق مبلغ ریالی و ماهیت موردبحث دارد ، مفهومی اغفال‌کننده تلقی می‌گردد . برای مثال، در شرکت نفت پارس ، تصمیم ثبت خرید سطل زباله فلزی 20000ریالی در قالب هزینه به‌جای یک دارایی، بر بی‌اهمیت بودن مبلغ ریالی 20000 ریال در مقایسه با کل دارایی‌های نفت پارس دلالت دارد . از سوی دیگر، تصمیم افشای یک وام ناچیز به یکی از مدیران ارشد شرکت در صورت‌های مالی آن شرکت احتمالاً بر ماهیت مبادله دلالت می‌کنند تا مبلغ ریالی آن.

 

اهمیت یک ‌قلم باید در رابطه با سایر اقلام موردنظر قرار گیرد . برای مثال کسری یک الوار دو میلیون ریالی در انبار شرکت چوبیران ممکن است نه ازنظر ریالی با اهمیت باشد و نه ازنظر ماهیت. اما اگر این مبلغ ریالی گری در جای دیگری مثل دایره برش، دایره مونتاژ، یا سایر دوایر اتفاق می‌افتاد ممکن بود بااهمیت قلمداد گردد. نهایت اینکه ، آستانه اهمیت ممکن است از شرکتی به شرکت دیگر متفاوت باشد، یک زیان ۷ میلیون تومانی حاصل از رای دادگاه برای بسیاری از شرکت‌ها بااهمیت قلمداد می‌گردد ولی برای شرکت بزرگی چون ایران‌خودرو ممکن است بااهمیت نباشد. به علت اینکه قضاوت‌های اهمیت اغلب با عوامل ویژه‌ای در یک وضعیت خاص سروکار پیدا می‌کند، نهادهای استاندارد گذار در سراسر دنیا تاکنون قادر نبوده‌اند مجموعه‌ای از رهنمودهای عمومی برای اهمیت را در اختیار گذارند.

 

محدودیت‌های حاکم بر خصوصیات کیفی اطلاعات مالی

 به‌ندرت می‌توان اطلاعاتی تهیه کرد که کاملاً مربوط، قابل‌اتکا، قابل‌مقایسه و قابل‌فهم باشد. برخی از مؤثرترین محدودیت‌ها به شرح زیر می‌باشد :

 

  1. موازنه بین خصوصیات کیفی

یکی از محدودیت‌ها این است که اغلب نوعی موازنه یا مصالحه برای خصوصیات کیفی ضرورت دارد . به‌طور مثال اطلاعاتی که قابل‌ اتکاتر است اغلب از درجه مربوط بودن کمتری برخوردار است و به‌عکس . گاهی اوقات برای افزایش یک خصوصیت کیفی باید به ‌ناچار درجاتی از خصوصیت دیگر را فدا کرد . برای مثال امکان شمول پیش‌بینی مدیریت در گزارش‌های سالانه باعث ارائه اطلاعات مربوط خواهد شد اما همین برآوردهای شخصی از عدم قابلیت اتکای چشمگیری برخوردار است و یا شاید به‌منظور افزایش خصوصیت کیفی مربوط بودن ، شرکت دست به تغییرات حسابداری بزند که همین امر می‌تواند باعث نقض ثبات رویه شود . به‌عنوان‌مثال دیگر می‌توان به این موضوع اشاره کرد که اطلاعات مرتبط با ارزش‌های جاری دارایی‌های شرکت احتمالا مربوط تر از بهای تمام‌شده تاریخی آن دارایی ‌ها می‌باشد ، اما اطلاعات بهای تمام‌شده تاریخی شرکت ، احتمالاً قابل اتكاتر از اطلاعات ارزش جاری است .

به‌ هرحال هدف دستیابی به ‌نوعی توازن بين انواع خصوصیات به‌منظور پاسخگویی به اهداف صورتها است . اهمیت نسبی خصوصیت ‌های کیفی در موارد مختلف امری قضاوتی است . مثال دیگری از تضاد بالقوه می‌باشد خصوصیات کیفی ، تضاد بین بی‌طرفی و احتیاط است. برای عاری بودن از تمایلات جانب‌دارانه ، احتياط را نباید به‌عنوان یک انحراف سیستماتیک در اندازه‌گیری تعبیر کرد بلکه احتیاط را باید نوعی طرز تفکر تعبیر کرد که ارزیابی دقیق ابهامات و توجه هوشیارانه به خطرات احتمالی را می‌طلبد . حالت مطلوب این است که میزان تردید ناشی از برخورد محافظه‌کارانه کاملاً با تمایل به خوش ‌بینی بیش‌ از حد جبران شود .

 

  1. به ‌موقع بودن

هرگاه تأخیری نابجا در گزارش اطلاعات رخ دهد اطلاعات ممکن است خصوصیت مربوط بودن خود را از دست بدهد . ممکن است لازم شود مدیریت نوعی موازنه بین مزیت‌های نسبی "گزارشگری به‌موقع" و ارائه اطلاعات قابل ‌اتکا برقرار کند . برای ارائه به‌موقع اطلاعات اغلب ممکن است لازم شود قبل از مشخص شدن همه جنبه های یک معامله با رویداد ، اطلاعات موجود گزارش شود که این از قابلیت اتکای آن می‌کاهد. برای مثال، هرچند صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای (مثلاً سه‌ماهه) از قابلیت اتکای کمتری نسبت به صورت‌های مالی سالانه برخوردار است (به سبب برآورد بیشتری که در صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای صورت می‌گیرد) ، اما از ضریب به‌ موقع بودن بیشتری برخوردار است . ازاین ‌رو اغلب استفاده‌کنندگان خواهان صورت‌های مالی میان ‌دوره‌ای هستند . نکته قابل‌توجه رابطه بین به ‌موقع بودن با فرض دوره مالی و گزارشگری دوره‌ای است . نیاز به اطلاعات مالی به‌موقع یکی از دلایل اصلی تقسیم فعالیت‌های اقتصادی یک واحد تجاری به دوره‌های زمانی ساختگی برای اهداف گزارشگری مالی می‌باشد.

 

  1. منفعت و هزينه

ازآنجاکه تهیه اطلاعات حسابداری بدون هزینه نیست، افرادی که به تدوین استانداردهای حسابداری می‌پردازند باید این موضوع را مد نظر داشته باشند که منافع اطلاعاتی حاصل از افشای حسابداری حد باید بیشتر از هزینه‌ های آن باشد . ازآنجا که تعیین و مقایسه منافع و مزایای یک کالای عمومی (منظور، اطلاعات حسابداری) دشوار است ، کاربرد قاعده منابع بر هزینه در مورد مساله انتخاب از میان رویه‌ های مختلف حسابداری و گزارشگری در بهترین حالت، بسیار ذهنی می باشد . با وجود این ، تدوین‌کنندگان استانداردهای حسابداری و نیز تهیه‌کنندگان و استفاده ‌کنندگان صورت ‌های مالی باید از این محدودیت آگاه باشند. منبع: https://acck.ir/

  

 

مشاوره رایگان از طریق پاسخ به سوالات شما
  • تلفن همراه و ایمیل شما نمایش داده نمی‌شود و تنها برای اطلاع رسانی به شما در هنگام پاسخ به سوالتان مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
شرکت مالیاتی